سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u سیرت قرآنی

زندانبان به یوسف علیه السلام گفت : «من تو را دوستدارم» . [امام رضا علیه السلام]

[ خانه :: مدیریت وبلاگ :: پست الکترونیک :: شناسنامه ]

3056: کل بازدیدها -

20: بازدیدهای امروز -

1: بازدیدهای دیروز -

 RSS  -

!   انسان نماینده ی خدا در زمین

پنج شنبه 87/2/26 ::  ساعت 3:27 عصر





 

انسان

 انسان نماینده ی خدا در زمین

  در این ایات به افرینش ادم (نخستین ادم)اشاره می کند ودر این سلسله ایات که از ایه ی 30 شروع وبه ایه ی39( سوره ی بقره) پایان می یابد.از سه مطلب اساسی تشکیل شده است

 

1.خبر دادن پروردگار به فرشتگان راجع به خلافت وسرپرستی انسان در زمین و گفت وگویی که انها  با خدا داشته اند.

 2.دستور خضوع وتنظیم فرشتگان در برابرنخستین انسان که در ایات مختلف قران به تناسب های گو ناگون ذکر شده.

 3.تشری وضع ادم وزندگی او دربهشت وحوادثی که منجر به خروج او از بهشت گردیدو سپس توبه ی ادم و زندگی او و فرزندانش در زمین .

 

خواست خدا چنین بود که در روی زمین موجودی بیافریندکه نماینده او باشد صفاتش پرتویی از صفات پروردگار و مقام و شخصیتش برتر از فرشتگان خواست او این بود که تمامی نعمتهایش را  در اختیار  چنین انسانی بگذارد .

چنین موجودی می بایست سهم وافری از عمل و شهود وادراک و استعدادهای ویژه ای داشته باشدکه بتواند رهبری و پیشوایی موجو دات زمینی را بر عهده بگیرد . فرشتگان به عنوان سوال برای درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض (عرض کردند ایا در زمین کسی را قرار می دهی که فساد کند و خونها بریزد ؟! در حالی که ما تورا عبادت می کنیم تسبیح و حمدت بجا می اوریم تو از انچه شایستهی ذات پاکت نیست پاک می شما ریم)در حالی که خدا پاسخ سر بسته ای به انها داد وفرمود (من چیز هایی را می دانم که شما نمیدانید)


¤نویسنده: الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

?  نوشته های دیگران( )

!   ثروت پس از تهیدستی

پنج شنبه 87/2/26 ::  ساعت 3:22 عصر





ثروت پس از تهیدستی

 

در یکی از سال ها با کاروانی در ایام حج به مکه می رفتیم.در بین راه در یکی از منازل،همیانی داشتیم  که درآن سه هزار دینار بود.از کمرم باز شد و روی زمین افتاد.من متوجه نشدم.بعد از پیمودن مسافت زیادی متوجه قضیه شدم،ولی چون ثروت فراوانی داشتم اعتنایی نکردم .ازقضای روزگار بعد از این که به حج رفتم و به وطنم برگشتم،از هر طرف بلایی روی آورد و کم کم تمام ثروتم را از دست دادم.

روزگار عزت،به ذلت تبدیل شد .دیگر ماندن در شهر برایم ممکن نبود.از طرفی از دوستان خجالت می کشیدم و از سوی دیگر دشمنان طعنه ام می زدند.به همین جهت از وطنم آواره شدم.از شهر خارج شدم و با همسرم حرکت نمودیم و رفتیم و رفتیم تا این که شبی به دهی رسیدیم.شبی در نهایت تاریکی ،هوا هم بارانی بود.در این بین همسرم را درد زایمان فرا گرفت.او را به کاروانسرای خرابی که آن نزدیکی بود،بردم.وی در همان جا وضع حمل نمود.به من گفت: "نزدیک  است از شدت ضعف و گرسنگی هلاک شوم".با نهایت سختی نزد بقالی رفتم و التماس و زاری نمودم  تا  در را باز نمود.کمی پول دادم و او مقداری روغن زیتون وشیر جوشیده در کاسه ای گلی نمود و به من داد.آن را گرفتم و خوشحال از این که توانسته بودم چیزی برای همسرم تهیه نمایم،حرکت کردم.مقداری که آمدم به نزدیک  کاروانسرا که رسیدم پایم لغزید و بر زمین افتادم.ظرف گلی شکست و آنچه در آن بود،ریخت.از شدت ناراحتی از زندگی سیر شده بودم.همان جا ایستادم  و بر صورت خود سیلی می زدم و بی اختیار و با صدای بلند گریه می کردم.

در آن نزدیکی خانه ای بود با دیوارهای بلند و منظره ای عالی، مردی از دریچه،سر بیرون کرد و فریاد زد:‌"چه خبر است،چرا اینقدر سروصدا راه انداخته ای و این موقع شب مزاحم مردم می شوی؟ "من ماجرای خودم را برایش تعریف نمودم.بیشتر عصبانی شد و باز فریاد زد: "ای لعین برای مقداری پول اینگونه فریاد راه انداخته ای!". گفتم: "ای مرد مرا ملامت نکن،برای این مقدار پول نیست که من این گونه ناراحتم.به خدا قسم در سفری  که به حج می رفتم در یکی از منزل ها همیانی که سه هزار دینار در آن بود از من افتاد و اعتنایی نکردم، ولی تمام دارایی ام این مقدار پول بوده که برای همسرم که در حال مرگ ا ست غذا تهیه نموده بودم".مرد گفت:‌ "نشانه های همیانت چیست؟"من بیشتر ناراحت شدم و گفتم: "چه وقت این سوال است" از خانه خود بیرون آمد و گفت: "رهایت نکنم تا نشانه همیانت را بگویی."پس برای او شرح دادم.دستم را گرفت.به خانه خود برد و پرسید: "زن و بچه هایت کجایند؟"آدرس دادم.به غلامان خود دستور داد تا آن ها را آوردند.مدتی در آن جا از ما خیلی خوب پذیرایی نمود.هر روز مقداری پول به من می داد،تجارت می کردم تا بعد از ده روز همیان را آورد و گفت: "چند سال است که برای نگهداری این همیان در زحمتم.خواستم همان لحظه اول آن را به تو بدهم،ترسیدم قالب تهی کنی." پس همیان را گرفتم.قرض هایش را دادم و به وطنم بازگشتم و از آن به بعد درهای گشایش به رویم باز شد.


¤نویسنده: الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

?  نوشته های دیگران( )

!   پس چرا از مرگ می ترسید؟

پنج شنبه 87/2/26 ::  ساعت 3:21 عصر





مرگ

پس چرا از مرگ می ترسید؟

 وآنچه راکه می گویند نجات در آخرت وبهشت تنها برای ماست.اگر راستی  باور دارند به این مطلب معتقدند پس چرااز مرگ و جدا شدن از ماده و طبیعت وحشت زده و درفرارند وآرزوی عمر درازی را دارند. برای بهره مندی ازشهوات دین «بگو ای پیامبر به یهود اگه سرای آخرت ویژه ی شمااست نه سایر مردم چنانچه در این ادّعا راستگویید آرزوی مرگ کنید » (سوره ی 2آیه ی 94)

ویهود دنیا را با لذّت دوست دارند وآرزوی عمر درازدارند برای بهره مندی از لذّت دنیا تاجایی که دوست دارند هزار سال عمر کنند ودر مرگ سخت هراسان و ترسانند وهمین گواه است بردروغ آن ها که می گویند ما دوستداران خدائیم وبهشت مخصوص ماست تنها راه نجات از حبّ دنیا دو چیز است یکی تقویت ایمان به آخرت و دیگری تضعیف حبّ دنیا وراه زیاد شدن وقوی کردن ایمان به آخرت در بخش عقائد به تفصیل گفته شد.با آیات قرآن مجید واخبار معتبر که در اوصاف جهان جاودانی انسان پس از مرگ شرح و تفصیل داده شده با تدبّروتفکّر بخواند تادر او اثر گذارد بدین وسیله ی دل از دنیا بریده وبه خدا وآخرت علاقه مند می شود وبه وسیله ی کارهای شایسته ای که راهنمایی شده خود را آماده ی عالم باقی نمایند. در صدها آیه از قرآن مجید سرای آخرت را ستوده و بهشت ومنفعت هایش را بیان نمود وپیروان قرآن را به آن دعوت فرموده است ودر برابر حیات دنیا را مذ مّت نموده و عیب ها و نقص ها یش را آشکار فرمود :ونیست این زندگانی دنیا جز سرگرمی ومشغولی به کارهای باطل وبازی به چیزهای بی حاصل .(سوره ی 29 آیه ی 64)یعنی همه ی اوضاع زندگی این جهان زود گذر است مانند کودکانی که یکجا جمع می شوند وبازی می کنند وساعاتی شادمانند سپس خسته می شوند واز هم جدا می شوند .

 

بازیچه ای است طفل فریب این مطاع دهر

                            بی عقل مردمان که به دو مبتلا شوند

                                                                        


¤نویسنده: الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

?  نوشته های دیگران( )

!   در این آیات دقت کنید!!!

پنج شنبه 87/2/26 ::  ساعت 3:20 عصر





در این آیات دقت کنید!!!

1.در قوم قارون که با ایمان بودند به او گفتند به زندگی دنیا وثروتی که داری زیاد شادمان نباش وآخرت را فراموش مکن زیرا خداوند شادمان ها را دوست ندارد.(سوره ی 28 آیه ی 76)

 

2.به دوزخیان در دوزخ گفته می شود این عذاب شما به سبب آن است که در دنیا به نا حق شادمان بودید ودر شادی زیاده روی می کردید و به گردن کشی در زمین می خرامیدید. (سوره ی 40 آیه ی 75وسوره ی 17آیه ی 37)

 

3.پس وقتی ما را به کلی از یاد بردند درهای همه ی لذات مادی به روشان گشودیم ووقتی سرگرم و شادمان به آن شوند( به طوری که از شدت خوشحالی به دنیا غره شده خود را از احتیاج به پروردگار بی نیاز و مستقل پنداشتند)به ناگاه گرفتیمشان وبر آنها عذاب فرستادیم آنگاه ایشان فرو مانده و خاموش شدگان شدند.(سوره ی 6آیه ی 44)

 

4.گمان مبر کسانی که به کردار خود شادمان هستند یا دوست دارند که مردم آن ها را بستایند و ثنا گویند به کارهایی که نکرده اند گمان مبر که از عذاب الهی نجات یابند وهرگز مپندار که آنان اهل نجات از عذاب باشند بلکه برای ایشان عذاب دردناکی خواهد بود.(سوره ی 3آیه ی 188)

 

«در این آیه دو صفت از صفات کفّار ومنافقین ذکرشده وفرموده :وبنابراین بر هر مسلمانی پرهیز از هر دو واجب است.شادمان شدن انسان از روی عجب است به کاری که انجام داده خوب و واقعی باشد یابد واز غرض و مطلوب دنیوی که دنبالش رفته وبه آن رسیده واز نعمت هایی  که یافته است دیگر دوست داشتن ثتای خلق از او به آنچه نکرد ودر او نیست.

 


¤نویسنده: الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

?  نوشته های دیگران( )

!   مناجات

جمعه 87/2/20 ::  ساعت 6:38 عصر





مناجات

وحی آدم

خداوند متعال به حضرت آدم (ع) وحی کرد که ای آدم!همانا من تمامی خیر را برای تو در چهار چیز جمع کردم: یکی مخصوص من،یکی مخصوص تو،دیگری بین من و تو مشترک و چهارمی بین تو و مردم مشترک است.اما آنچه که مخصوص من می باشد این است که تنها مرا عبادت کنی و نسبت به من شرک نورزی و اما آنچه که مخصوص تو می باشد این است که به اعمال تو پاداش می دهم و اما آنچه که بین من و تو مشترک است این است که بر تو دعا کردن واجب است و بر من اجابت نمودن آن و آنچه که بین تو و مردم مشترک است،این است که هر چه که برای خود می پسندی برای مردم نیز بپسندی.

بهترین ها

بهترین رسولان الهی حضرت محمد(ص) است.

بهترین شما مردم کسی است که دیداراو شما را به یاد خدا بیندازد.

بهترین هم نشین تو کسی است که تو را در فرمانبرداری پرودگار یاری نماید.

باارزشترین مردم کسی است که علم و دانشش بیشتر باشد.

بهترین توشه ها تقوا است.

بهترین صدقات صدقه دادن در روز جمعه است.

بهترین روزی که خورشید بر آن طلوع می کند روز جمعه است.

بهتری سخن ها "لا اله الا الله" است.

بهترین غذا نان است.

بهترین میوه انگور است.

بهترین آبهای روی زمین آب زمزم است.

 توصیف فرشتگان

خداوند فرشتگان را آفرید که تمام صحنه های آسمان را پر  کنند و صدای تسبیح آنها فاصله های جو را پر کرده و در بارگاه قدس و صحنه های مجد و عظمت پروردگار طنین انداز است.

آنها را به صورت های مختلف و اندازه های گوناگون آفرید و بال و پرهایی برای آنها قرار داد. آنان همواره تسبیح جلال وعزت خدا را می گویند.هیچ گاه از اسرار شگفت انگیزی که در مخلوقات است به خود نسبت نمی دهند.

خداوند فرشتگان را امین وحی خود ساخته و برای رساندن امر و نهی اش  به پیامبران آنها را روانه داشته و از تردید در شبهات مصونیت بخشیده است و هیچ کدام از آنها از راه رضای حق منحرف نمی شوند.راه های آسانی برای عبادت خویش به روی آن ها گشوده است.

چراغ های روشنی برای نشانه های توحیدش نصب نموده.تیرهای شک و تردید در ایمان پرعزم آنان خللی ایجاد نکرده.

گروهی از فرشتگان در آفرینش ابرهای پر آب و در آفرینش کوههای عظیم و مرتفع و خلقت و تاریکی دست درکارند.

گروهی دیگر قدم هایشان تا قعر زمین پایین رفته و همچون پرچم های سفیدی دل هوا را شکافته و در زیر آن بادهایی است که به نرمی حرکت می کند.

 

از درون آگاه است

 خداوند از اسرار پنهانی مردم آگاه است و هم از نجوای آنان که آهسته سخن می گویند و از آنچه در افکار خطور می کند.

و از شعاع های خیانت آمیز چشم که از لابه لای پلک ها خارج می گردد و از آنچه در مخفی گاه های دل قرار دارد و اذهان ،چیزهایی که در پشت پرده های ظلمانی غیب پنهان است. و از درون لانه های تابستانی مورچگان و خانه های زمستانی حشرات .و از جایگاه پرورش میوه و در درون پرده های شکوفه ها خبر دارد.

خداوند از اثر هر گامی و احساس هر حرکتی و آهنگ هر سخنی و جنبش هر لبی و مکان هر انسانی و وزن هر ذره ای و ناله هر صاحب اندوه و غمی آگاه است.

 

 شعر نماز

ای نماز!ای ارتباط متصل                      ای عروجستان آب و خاک و گل

ای نماز ای ساقه ی نیلوفری                              از همه آیات زیبا بهتری

ای سلیل صبح در کام سحر                                 ای شعاع آفتابین گوهر

ای نماز صبح ای آواز ناب                      تشنگان را چشمه ی جوشان آب

ای نماز ای بهترین آوازها                               ای معمایی ترین پروازها

با تو ما در وادی عشق و طلب                       شادمانه،عاشقانه ، خنده لب

 

حدیث نماز

 اصلاة قربان کل تقی : نماز خواندن وسیله ی نزدیکی به خدا بر هر شخص پرهیزگار است.

الصلاة جواز علی الصراط : نماز جواز عبور از صراط است.

الصلاة بیت الاخلاص : نماز جایگاه و خانه ی اخلاص است.

انی احب الصلاه : من به نماز عشق می ورزم(امام حسین ع)

قرة عینی فی الصلاة : نماز نور چشم من است.

الصلاة نور: نماز روشنی است.

الصلاة مفتاح الجنه  : نماز کلید بهشت است.

الصلاة معراج المومن : نماز معراج مومن است.

 

پاداش خداوند به نیکو کاران

پروردگار جهان چون بهشت را آفرید سه مرتبه فرمود:خوشابه حال مؤمنان مدیکه ی حاصل عرش هم شنیدند سه بار گفتند سپس خطاب شد :هرکس صفت داشته باشد از مومنان است راستگویی ،وفای به عهد، ادای امانت، نیکی باپدرومادر،صله ی رحم،وعذرخواهی از گناه.

 

هنگامی که خدا می خواهد بهشتیان راوارد بهشت کند فرشته ای رابایک تحفه و لباس بهشتی می فرستد چون خواستند وارد شوند گوید: بایستید که من تحفه ای از جانب پروردگار جهانیان آورده ام ? پرسند:چیست؟ گوید :ده انگشتر است که به یکی نقش شده :پاکیزه هستید برای همیشه به بهشت درآیید ?به دیگری نوشته :به سلامت وامنیت ،بر سومی نوشته :غم و غصه های شما تمام شد ،برچهارمی نوشته:طه وزیور به شما می پوشانیم ،بر پنجمی نوشته:حورالعین برای همسری شما آماده است،بر ششم نوشته:جوانی یافتید که پیری ندارد،بر هشتم ثبت شده:با پیغمبران و شهیدان وصالحان همنشین هستید،برنهم نوشته:امانی یافتید که دیگرترسی ندارید،بردهم نوشته در جوار خدای بخشنده ی مهربان صاحب عرش عظیم هستید،سپس فرشته می گوید بفرمایید وارد شوید وبهشتیان می گویند شکر خدایی را که غم واندوه از دل ما بر داشت که خدای ما آمرزنده وسپاس گذار است،شکرخدایی را که به وعده ی خود وفا کرد واین سرزمین را میراث ما کرد تا هرگوشه ی بهشت خواهیم منزل گزینیم .

 

خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست وایمانم را به کامل ترین ایمان برسان ونیتم را به نیکوترین نیت ها ختم فرما و مرا به فرمانبرداری از آنکه به راه راستم می خواند و پیروی از آنکه ارشادم می کند توفیق ده ونیکی را سپاس گویم واز بدی چشم بپوشم.

خداوندا!چنانم ساز که هنگام ناچاری به تو روی آورم وهنگام نیاز از تو بخواهم و هنگام بی نوایی به درگاه تو تضرع کنم ای مهربان ترین مهربانان.

خداوندا آنچه از آرزوهای بلند و بدگمانی و حسد که شیطان در دلم می افکند دور ساز.

خداوندا!زبانم رابه هدایت گویا ساز و تقوا را بر منالهام کن وبه آنچه پاکیزه ترین است توفیقم ده ومن را به آنچه پسندیده تر است بدار.

خداوندا!مرا به بهترین راه ،راهبر باش وچنانم کن که بر آیین تو بمیرم و زنده شوم.

 


¤نویسنده: الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

?  نوشته های دیگران( )

   1   2      >

!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چرا خدا شیطان را آفرید؟
[عناوین آرشیوشده]

vدرباره من

سیرت قرآنی

الهام یوسف فرد ،فاطمه زمانی

vلوگوی وبلاگ

سیرت قرآنی

vمطالب قبلی

بهار 1387

vاشتراک در خبرنامه